در زمان های قدیم رسم بود که همه مرد ها کلاه به سر میگذاشتند .
در آن زمان برای سرگرم کردن مردم بعضی ها معرکه گیری می کردند.
یک روز یکی از معرکه گیر هابه میدانی پر رفت وآمد رفت.
در آن جا بساط معرکه ی خود را پهن کرد و شروع به انجام نمایش کرد مردم دور او جمع شدندو مشغول تماشای نمایش شدند .
در جمع آنها پسر بچه ای بود که مدام به وسط معرکه می رفت و حواس معرکه گیر را پرت می کرد.معرکه گیر هم برای دور کردن آن پسر کلاه او را برمی داشت و به پشت جمعیت پرت می کرد وبه نمایش ادامه می داد در آن فرستی که پسر میرفت کلاهش را بر می داشت و می آمد او میتوانست بدون حواس پرتی نمایش را انجام دهد .این کار تا آخر نمایش ادامه پیداکرد از آن به بعد وقتی بخواهند به کسی بگویند که از برنامه یاکاری عقب مانده می گویند کلاهش پس معرکه است.
قشنگ بود👍